!!...در حسرت اما

!!...گاهی چه زود دیر میشود



گروه
اینترنتی سناتور | www.groupsnator.com

نوشته شده در شنبه 28 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 1:17 توسط مهنا|

روی آن شیشه تبدار تو را "ها" کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

حرف با برف زدم سوز زمستانی را
با بخار نفسم وصل به گرما کردم

شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

عرقی سرد به پیشانی آن شیشه نشست
تا به امید ورود تو دهان وا کردم

در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق
با سرانگشت ، تو را گشتم و پیدا کردم

 

hamtaraneh.com

 

با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

و به عشق تو فرآیند تنفس را هم
جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم

باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست
من دمم را به امید تو مسیحا کردم

پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل
و من امروز بر این شیشه تو را "ها" کردم

آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی
جای هر واژه، نفس پشت نفس جا کردم

 

 

 

اینک ای شعر مه آلوده خداحافظ تو
ختم این شعر نفسگیر در اینجا کردم

 

نوشته شده در شنبه 28 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 1:0 توسط مهنا|

 

 

 

 

گاهی نیاز است دکتر

 

 

 

به جای یک مشت قرص

 

 

برایت "فریاد" تجویز کند...

 

نوشته شده در یک شنبه 26 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 10:9 توسط مهنا|

 


 

 یک سال است که می دانم بی قراری چیست 

 

 

مهربانی چیست 

 

 

 

 

یک سال است که می دانم آواز چیست

 

 

 

 

راز چیست

 

 

 

 

چشم‌های تو شناسنامه مرا عوض کردند

 

 

امروز من یک ساله می شوم

 

نوشته شده در یک شنبه 26 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 10:8 توسط مهنا|

 

دارد چه بر سـرم می آیـد ؟


چشمـانم را بستـه ام و گذاشته ام ثـانیه هـا لحظه هـایم را اعـدام کنند !


کم آورده ام ...


نا تـوان شده ام در برابر
روزهـا


خسته تر از آنـم حـرفی بـزنـم، یا گاهی داد تا شـاید کمی سبک شوم !


تنهـاییم هر روز پـر رنگتـر می شود


نمی دانم بـاید خوشحال بـاشم یـا نـاراحت


اینجا کسی نیست برای
حـرف زدن


یـا حتی اگر کسی هـم باشد ...


حرفهـای من از جنس دیگری است


کسی چیزی نمی فهمد از آن !


ولی ...


ولی دلــم می خواست کسی بود و می فهمید تنهـایی چه دردی دارد


وقتی دلــم تــو را می خواهـد و هیچ گاه نیستی ...


بعضی وقتهـا آرزو می کنم کاش خیـال بـودنت هم هـرگـز نبـود


کاش نبودی !


کاش نبودی تا من هر روز و هر لحظه احسـاس دلتنگی نکنم


دستـانم را در هـوا رهــا می کنم


ولی نیستی ...


نیستی تا آنها را
بگیری


نیستی تـا بـاورم شود هنـوز هـم هستم


چه سخت می گـذرد بـر من !


دلم می خواهد پشت پـا بـزنـم به هر آنچه بـوده و هست


من احسـاسـاتـم را کشـته ام !


چه دردی می کشند


من به خـودم و احسـاسـاتـم خیـانت کرده ام !


آنها تـوان این همـه سختی را نـداشتند


دردم می آیـد ...


من درد دارم !


هی مـن، می بینی


دیگر تــو را هم برای خـودم نـدارم !


چقدر تنهـایم


تنهـای تنهـا ...


ولی آخـر دوست داشتن تــو چـیز دیگری است


دوسـتـت دارم ........!

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 3 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 8:31 توسط مهنا|

 

دل است دیگر

یا شور می‌زند

یا تنگ می‌شود

یا می‌شکند

آخر هم مهر سنگ بودن

...می‌خورد روی پیشانی‌اش

 

نوشته شده در سه شنبه 17 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 10:49 توسط مهنا|

qxz6yeyh3yrudfx1hxis.jpg

نوشته شده در سه شنبه 27 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 12:33 توسط مهنا|

 

اگه دستم به جدایی برسه

اونو از خاطره هام خط میزنم

 

از دل تنک تموم ادم ها از شب و روز خدا خط میزنم

 

اگه دستم برسه به اسمون

 


با ستاره ها قیامت مکنم

 


نمیزارم کسی عاشق نباشه


ما ه و بین همه قسمت میکننننم.

 عکس عاشقانه,عکس عاشقانه کودکان

 

نوشته شده در سه شنبه 23 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 11:32 توسط مهنا|

 

موندم از کجا شروع شد

که  تور دوباره  دیدم

هنوز از  راه  نرسیده

به  ته  قصمون  رسیدم

یکی جزء من تو دلت بود

واسه این بود برنگشتم

وقتی  لبخند  تو  دیدم

حتی از خودم گذشتم . . . .

نوشته شده در یک شنبه 23 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 15:3 توسط مهنا|

خـدا را چه ديـدي ؟!

شايد يك روز در كافه اي دنـج و خـلوت ، اين كلمه ها و نوشته ها صـوت شـدند ؛

بـراي ِ گوش هـاي ِ تـو

كه روي ِ صنـدلي ِ رو به روي ِ مـن نشسته اي ... و بـراي ِ يك بـار هم كه شـده

، چـاي ِ تـو سـرد شـد

بس كه خيـره مانـدي به مـن ... !

cup

نوشته شده در یک شنبه 9 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 11:27 توسط مهنا|


آخرين مطالب
» نمیبخشمت...
» به سلامتی...
» نیستی...
» اگه نباشی..
» نامرد که میشوی...
» تو...
» نمیفروشم...
» شخصیت شناسی...
» قلب یتیم من....
» باران عشق...
» سال نو مبارک....
» سال نو مبارک..
» چشم ها دروغ نمیگویند...
» غم نگاه اخر...
» تاوان...
» خدایا..
» من به امار زمین مشکوکم...
» خدایا کفرمیگویم..
» اولین روز بارانی رابه خاطر داری؟؟
» منتظر..

Design By : RoozGozar.com